ارتباطات (ازفرزندان کمیجان)

ارتباطات وبلاگی از فرزندان کمیجان در مورد IT و ارتباطات

ارتباطات (ازفرزندان کمیجان)

ارتباطات وبلاگی از فرزندان کمیجان در مورد IT و ارتباطات

گرایش روزافزون به علوم ارتباطات

 
محمد پورزادى*
جهان امروز عصر ارتباطات، اطلاعات و انقلاب ارتباطى نامیده مى شود. در چنین فضایى رشد ابزارهاى انتقال اطلاعات و مبادله افکار و عقاید از رسانه هاى ارتباطى از شتاب و گسترش چشمگیرى برخوردار است.
به موضوع ارتباطات به ویژه ارتباطات جمعى در دو دهه گذشته توجه بیشترى شده است و بر رابطه رسانه ها با جامعه و تاثیرات اجتماعى و تعامل آنها تاکید شده است. در این اثنا بر تعداد دانشکده و مدارس عالى ارتباطات به طور قابل توجهى افزوده شده و استقبال دانشجویان از رشته علوم ارتباطات و گرایش هاى آن فزونى یافته است. دکتر معتمدنژاد مى گوید: «علوم ارتباطات اجتماعى رشته اى از تحصیلات دانشگاهى است که براى تربیت کارشناسان مورد نیاز مطبوعات، انتشارات، تبلیغات و به ویژه روزنامه نگاران، مشاوران روابط عمومى، کارگزاران تبلیغات بازرگانى و سیاسى و نیز سینماگران ایجاد شده است.۱
در ایالات متحده اولین تجربه جدید آموزش دانشگاهى روزنامه نگارى در سال ۱۸۶۹ به ابتکار ژنرال «لى» صورت پذیرفت. تعداد موسسات آموزش عالى در آمریکا که داراى گرایش هاى ارتباطات بودند در دهه ۱۹۳۰ ، ۴۵۵ واحد و در سال ۱۹۵۳ به ۶۷۲ واحد رسید. در بین سال هاى ۹۰- ۱۹۷۰ ایجاد دوره هاى کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکتراى ارتباطات و روزنامه نگارى در بسیارى از دانشگاه هاى آمریکا به پیشرفت و گسترش فراوانى رسیدند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۲ بیش از ۵۰ هزار دانشجو از دوره هاى کارشناسى ارتباطات فارغ التحصیل شدند، در همان سال  چهار هزار نفر کارشناس ارشد و ۲۵۰ نفر هم موفق به اخذ درجه دکترا شدند. در کشور هند دوره هاى لیسانس، فوق لیسانس و دکتراى روزنامه نگارى و ارتباطات گسترش یافت به طورى که در سال ۱۹۹۰ در ۴۰ دانشگاه و ۲۰ موسسه آموزش عالى حدود دو هزار دانشجوى ارتباطات مشغول تحصیل بودند.۲
در ترکیه در سال ۱۹۹۱ پنج مدرسه روزنامه نگارى و در تونس در سال ۱۹۹۰ حدود ۶۷ درصد روزنامه نگاران داراى مدرک لیسانس روزنامه نگارى بودند.
امروزه بیش از ۲۵۰ درجه دکتراى تخصصى متفاوت در حوزه مطالعات ارتباطى به دانشجویان اعطا مى شود. در ایران همزمان با توسعه کمى و کیفى مطبوعات و گسترش برنامه هاى رادیو و تلویزیون و انتشار کتب و آثار فرهنگى و نیز تاسیس ادارات روابط عمومى در سازمان هاى دولتى براى تربیت متخصصان مطبوعاتى، انتشاراتى و تبلیغاتى به علوم ارتباطات توجه بیشترى شده است. اولین تجربه آموزش روزنامه نگارى به صورت رسمى در ایران در کلاس هاى سازمان پرورش افکار در دانشگاه تهران شروع شد. سپس بین سال هاى ۳۴- ۱۳۳۰ کلاس هاى آزاد روزنامه نگارى در دانشگاه تهران تشکیل و بعد در سال هاى ۵۹- ۱۳۴۶ دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى در دانشگاه علامه طباطبایى تاسیس شد و بالاخره در حال حاضر در دانشگاه هاى تهران، علامه طباطبایى، دانشکده صدا و سیما و دانشگاه آزاد در رشته هاى روزنامه نگارى، روابط عمومى، تحقیق در ارتباطات، علوم ارتباطات، مدیریت رسانه و مطالعات فرهنگى در سطوح مختلف آموزشى دانشجو پذیرفته مى شود. براساس آمار سازمان سنجش آموزش کشور تعداد داوطلبان ورود به این رشته هر سال افزایش مى یابد به طورى که در سال ۱۳۷۴ تعداد داوطلبان ورود به مقطع کارشناسى ارشد علوم ارتباطات در دانشگاه هاى دولتى تنها ۵۲۱ نفر بود ولى در سال ۱۳۸۴ این تعداد به حدود ۱۰ هزار نفر رسیده اند. از آنجایى که فارغ التحصیلان مقطع کارشناسى در هر رشته اى مى توانند در آزمون ورودى کارشناسى ارشد گروه علوم انسانى شرکت کنند تعداد زیادى از دانشجویان پس از اخذ کارشناسى به گروه علوم انسانى روى مى آورند. به دانشجویانى که داراى مدرک کارشناسى از گروه هاى فنى- مهندسى، علوم پزشکى، علوم پایه و هنر بوده و در مقطع کارشناسى ارشد گروه  علوم انسانى پذیرفته مى شوند دانشجویان غیرمرتبط اطلاق مى شود.
دانشجویان با مدرک غیرمرتبط در تمام رشته هاى گروه علوم انسانى از جمله جامعه شناسى، فلسفه، تاریخ و علوم ارتباطات راه یافته اند. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۴ تعداد ۵۵ دانشجو در کارشناسى ارشد علوم ارتباطات و گرایش هاى آن در دانشگاه  آزاد پذیرفته شدند که از میان آنان تعداد ۲۹ نفر از رشته هاى غیرمرتبط بودند یعنى حدود ۵۳ درصد از پذیرفته شدگان داراى مدرک کارشناسى غیر از علوم ارتباطات بودند. مشاهده دانشجویانى با رشته هاى کارشناسى از جمله مهندسى شیمى، فیزیک، زیست شناسى، پرستارى، طراحى صنعتى، نمایش و سینما، فلسفه، مدیریت، زبان هاى انگلیسى، عربى و فارسى و الهیات و... در کلاس هاى درس کارشناسى ارشد علوم ارتباطات براى نگارنده جالب توجه بود.
تحقیقات نشان مى دهد غالب دانش آموزان که پس از پایان دوره دبیرستان وارد دانشگاه مى شوند، انتخاب رشته آنها براساس انگیزه هاى مادى و موقعیت اجتماعى و اقتصادى رشته ها و نیز تشویق و اجبار والدین و اطرافیان در انتخاب رشته صورت مى پذیرد. آن گروهى هم که در رشته هاى موردنظرشان پذیرفته نمى شوند جهت فرار از بلاتکلیفى یا به تعویق انداختن سربازى یا موارد مشابه در رشته هایى که هیچ شناخت، آگاهى و علاقه اى به آن ندارند وارد و مجبور به ادامه تحصیل مى شوند.
در مقطع کارشناسى ارشد این گونه انگیزه ها جایگاهى ندارند. زیرا بسیارى از داوطلبان در موقعیت سنى اى قرار دارند که داراى تجربیات و مسئولیت هاى خانوادگى، مدیریتى و ادارى در سطوح مختلف جامعه هستند بنابراین انتخاب رشته براى این گروه از داوطلبان براساس آگاهى، دانش و علاقه انجام مى شود و دلایل کافى براى انتخاب رشته وجود دارد.
بررسى این دلایل انگیزه اى بود تا نگارنده تحقیقى با عنوان «بررسى گرایش دانشجویان کارشناسى غیرمرتبط به کارشناسى ارشد علوم ارتباطات اجتماعى» به عمل آورد.
این تحقیق به صورت پیلوت انجام شد و نتایج جالبى به دست آمد. مهم ترین فرضیه ها در تحقیق عبارت بودند از میزان ارتقاى موقعیت ادارى و شخصى داوطلبان در انتخاب این رشته و نیز میزان علاقه و آگاهى دانشجویان در انتخاب آن. تحقیق با ارائه پرسشنامه و سئوالاتى مرتبط با فرضیه ها بین دانشجویان توزیع و پس از جمع آورى و تجزیه و تحلیل مشاهده شد که اکثریت دانشجویان این رشته را تنها به خاطر موقعیت ادارى و ارتقاى شغلى و نیز افزایش درآمد انتخاب نکرده اند. بسیارى از این دانشجویان حتى در مشاغلى مشغول به کار هستند که اخذ مدرک کارشناسى ارشد علوم ارتباطات هیچ تاثیرى در موقعیت ادارى نامبردگان ایجاد نمى کند و تاثیرى هم در میزان درآمد و حقوق آنان ندارد. اکثر دانشجویان معتقد بودند این رشته را به خاطر علاقه و آگاهى کافى از کم و کیف رشته انتخاب کرده اند و ۹۰ درصد دانشجویان ذکر نموده اند اگر در کارشناسى ارشد رشته اصلى خود یعنى رشته کارشناسى شان هم قبول مى شدند بازهم در رشته ارتباطات ادامه تحصیل مى دادند. تمام دانشجویان معتقد بودند براى اخذ مدرک دکترا باز هم همین رشته را انتخاب خواهند کرد.
جالب ترین نتیجه اى که به دست آمد آن بود که میزان علاقه دانشجویان پس از قبولى و شروع درس ها نسبت به قبل از قبولى افزایش یافته و این جزء نتایج نادر در میان دانشجویان کلیه رشته هاى دانشگاهى است. مهم ترین دلیلى که این دانشجویان در انتخاب علوم ارتباطات ذکر کردند علاقه و آگاهى کافى از رشته موردنظر و نیز تاثیر و اهمیت رسانه ها در جامعه بوده است. اکثریت این دانشجویان اعلام کردند مایلند در مطبوعات و به عنوان روزنامه نگار مشغول به کار شوند. نکته نگران کننده اى که در این تحقیق به دست آمد آن بود که دانشجویان غیرشاغل اعلام کردند پس از فارغ التحصیلى مطمئن نیستند کارى متناسب با رشته تحصیلى شان به دست آورند و متاسفانه این گروه معتقد بودند بدون داشتن روابط در رسانه ها به خصوص رادیو و تلویزیون امکان دستیابى به شغل متناسب با رشته خود را نخواهند داشت. نتیجه آنکه گرایش جوانان و دانشجویان به رسانه ها به خصوص مطبوعات زیاد شده است به طورى که با وجود آگاهى از مخاطرات کار در مطبوعات باز هم اشتغال در مطبوعات جزء ایده آل هاى دانشجویان علوم ارتباطات است. امید است با اجراى برنامه هاى کلان و اساسى بین نیازهاى روحى و علاقه داوطلبان با رشته تحصیلى از همان دوره متوسطه هماهنگى لازم اعمال گردد تا در راه اعتلاى علمى، فنى و فرهنگى کشور برنامه ریزى جامع صورت پذیرد و عشق و علاقه و امیدوارى به رشته تحصیلى جایگزین انگیزه هاى مادى و دنیوى گردد.
* کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات
پى نوشت ها:
۱- معتمدنژاد، کاظم، فصلنامه رسانه سال ۸۲
۲- کلیه آمارها از فصلنامه رسانه گرفته شده اند.
منبع:http://www.sharghnewspaper.com